ساختن، آراستن، برای مثال در آمودن آن همایون بنا / نماند ایچ باقی به گنجینه ها (دقیقی - ۱۱۳)، در رشته کشیدن، آماده کردن، آمیختن، درهم کردن، آراسته شدن، آمیخته شدنساختن، آراستن، برای مِثال در آمودن آن همایون بنا / نماند ایچ باقی به گنجینه ها (دقیقی - ۱۱۳)، در رشته کشیدن، آماده کردن، آمیختن، درهم کردن، آراسته شدن، آمیخته شدن