جدول جو
جدول جو

معنی آزفنداک

آزفنداک
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، درونه، تیراژه، کرکم، اغلیسون، تربیسه، تربسه، تویه، نوشه، قوس و قزح، سرگیس، قزح، سرویسه، آدینده، شدکیس، کلکم، سرکیس، آژفنداک، آفنداک، سدکیس، نوس، سویسه، ترسه، آلیسا، رخش، نوسه، توبه، تیراژی، ایرسا برای مثال کمان آزفنداک شد ژاله تیر / گل غنچه پیکان، زره آبگیر (اسدی - صحاح الفرس - آزفنداک)
تصویری از آزفنداک
تصویر آزفنداک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آزفنداک

آزفنداک

آزفنداک
رنگین کمان، قوس قزح، آژفنداک، ازفنداک، نوس، نوسه، آدینده، توبه، تربسه
آزفنداک
فرهنگ فارسی معین

آزفنداک

آزفنداک
آژفنداک. آفنداک. قوس قزح. تیراژه، نوشه، سریر، رخش، کمردون، آدینده، کمر رستم، کمان رستم، انطلیسون، طوق بهار و غیره از مترادفات آن است:
کمان آزفنداک شد ژاله تیر
گل غنچه پیکان زره آبگیر.
اسدی
لغت نامه دهخدا

آژفنداک

آژفنداک
رَنگین کَمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، دُرونِه، آفَنداک، تُرسِه، سَرویسِه، کَرکَم، سَویسِه، نوس، نوشَه، سَدکیس، قُوس و قَزَح، تَربَسِه، تویِه، آلیسا، قُزَح، شَدکیس، نوسَه، آزفَنداک، سَرگیس، کَلکَم، تیراژی، ایرسا، تربیسِه، تیراژِه، اِغلیسون، توبِه، رَخش، آدیندِه، سِرکیس
آژفنداک
فرهنگ فارسی عمید

ازفنداک

ازفنداک
رنگین کمان، قوس قزح، آژفنداک، نوس، آزفنداک، نوسه، آدینده، توبه، تربسه
ازفنداک
فرهنگ فارسی معین

آژفنداک

آژفنداک
رنگین کمان، قوس قزح، ازفنداک، نوس، آزفنداک، نوسه، آدینده، توبه، تربسه
آژفنداک
فرهنگ فارسی معین