معنی آب سخت - فرهنگ فارسی عمید
معنی آب سخت
- آب سخت
- آبی که مواد معدنی در آن بسیار باشد و صابون در آن خوب کف نکند
تصویر آب سخت
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آب سخت
تب سخت
- تب سخت
- تبی شدید که درجۀ حرارت بیمار به حد نهایی بالا رود. رجوع به تب شود
لغت نامه دهخدا
آب سیر
- آب سیر
- آنکه مانند آب حرکت کند چاروای خوش رفتار چهارپای خوش راه
فرهنگ لغت هوشیار