معنی اهاله - فرهنگ فارسی عمید
معنی اهاله
- اهاله
- فروریختن خاک، خاک ریختن بر روی میت از اطراف به طور دسته جمعی
تصویر اهاله
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با اهاله
اساله
- اساله
- نرمی و همواری، کشیدگی گونه روان شدن تندابه (تندابه سیل) روان شدن گدازه
فرهنگ لغت هوشیار
اصاله
- اصاله
- نژادگی گهرداشت بنوندی اری بنداشتی، پایداری، نوآوری از طرف خود از جانب خود مقابل وکاله
فرهنگ لغت هوشیار