معنی اورنجن اورنجن النگو، دستبند، حلقه ای که به مچ دست می بندند، یارج، دست برنجن، ورنجن، ایّاره، آورنجن، دستینه، یاره، سوار، برنجن، دستیاره تصویر اورنجن فرهنگ فارسی عمید