معنی استعلاج استعلاج علاج خواستن، درمان خواستن، طلب چاره و علاج کردن، معالجه کردن، درمان کردن علاج خواستن، درمان خواستن، طلب چاره و علاج کردن، معالجه کردن، درمان کردن تصویر استعلاج فرهنگ فارسی عمید