جدول جو
جدول جو

معنی میوپ

میوپ
نزدیک بین، آنکه به واسطۀ ضعف چشم دور را به خوبی نبیند، میوپ
تصویری از میوپ
تصویر میوپ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با میوپ

میوپ

میوپ
فرانسوی نزدیک بین کسی که بواسطه ضعف چشم نزدیک بین باشد نزدیک بین. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار

تیوپ

تیوپ
لاستیک نازک تویی چرخ اتومبیل یا دوچرخه که از هوا پر میشود
تیوپ
فرهنگ لغت هوشیار

میوه

میوه
تخمدان بارور شده و رسیدۀ گل که دانه ها را در بر می گیرد، به ویژه درصورتی که دارای گوشته باشد، بار، بر، ثمر
میوۀ دل: کنایه از فرزند
میوه
فرهنگ فارسی عمید

میوه

میوه
بار و ثمر هر محصولی از نباتات که از عقب گل و شکوفه برآمده و حاوی تخم میباشد
فرهنگ لغت هوشیار

میوپی

میوپی
فرانسوی نزدیک بینی نزدیک بینی. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار

تیوپ

تیوپ
تیوب، تویی لاستیک چرخ اتومبیل
تیوپ لس: نوعی تایر بدون تیوپ که خودِ آن از هوا پر می شود
تیوپ
فرهنگ فارسی معین