معنی میوپ میوپ نزدیک بین، آنکه به واسطۀ ضعف چشم دور را به خوبی نبیند، میوپ تصویر میوپ فرهنگ فارسی عمید
میوپ میوپ فرانسوی نزدیک بین کسی که بواسطه ضعف چشم نزدیک بین باشد نزدیک بین. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است فرهنگ لغت هوشیار
میوه میوه تخمدان بارور شده و رسیدۀ گل که دانه ها را در بر می گیرد، به ویژه درصورتی که دارای گوشته باشد، بار، بر، ثمرمیوۀ دل: کنایه از فرزند فرهنگ فارسی عمید
میوه میوه بار و ثمر هر محصولی از نباتات که از عقب گل و شکوفه برآمده و حاوی تخم میباشد فرهنگ لغت هوشیار
میوپی میوپی فرانسوی نزدیک بینی نزدیک بینی. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است فرهنگ لغت هوشیار
تیوپ تیوپ تیوب، تویی لاستیک چرخ اتومبیل تیوپ لس: نوعی تایر بدون تیوپ که خودِ آن از هوا پر می شود فرهنگ فارسی معین