کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، اندک اندک، نرم نرمک، خوش خوشک، خوش خوش، رفته رفته، کم کم، پلّه پلّه، آرام آرام، خرد خرد، نرم نرم، آهسته آهسته، تدرّج، جسته جسته، متدرّج برای مثال به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو بتا / به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی (رودکی - ۵۳۰)کم کم و آهسته آهسته پیش رفتن، به تدریج و تأنّی، اَندَک اَندَک، نَرم نَرمَک، خُوش خُوشَک، خُوش خُوش، رَفتِه رَفتِه، کَم کَم، پِلِّه پِلِّه، آرام آرام، خُرد خُرد، نَرم نَرم، آهِستِه آهِستِه، تَدَرُّج، جَسته جَسته، مُتَدَرِّج برای مِثال به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو بتا / به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی (رودکی - ۵۳۰)