جدول جو
جدول جو

معنی قندس

قندس
سگ آبی، حیوانی پستاندار از راستۀ جوندگان با سر گرد، گوشهای کوچک، پاهای پرده دار، دم پهن پوست لطیف و موهای خرمایی که در آب به خوبی شنا می کند و در کنار رودخانه ها به طور دسته جمعی خانه های محکم دو طبقه برای خود می سازند، در زیر شکمش غده ای معروف به جند بیدستر یا خایۀ سگ آبی قرار دارد که در طب قدیم به کار می رفت، ویدستر، هزد، سمور آبی، بیدست، سگ لاب، بادستر، بیدستر، سقلاب
تصویری از قندس
تصویر قندس
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با قندس

قندس

قندس
پارسی تازی گشته کندز سگ آبی پارسی است کندش اشنان از گیاهان اشنان، قندز
فرهنگ لغت هوشیار

قندس

قندس
سگ آبی. (اقرب الموارد). جانوری است. (از آنندراج) (برهان). رجوع به مادۀ قبل و قندز شود، گیاهی است که بیخ آن رااشنان خوانند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). کندس. (تحفۀ حکیم مؤمن) (فهرست مخزن الادویه) (از حاشیۀ برهان چ معین). کندس. بیخ نباتی است درون آن زردو برون آن سیاه مقیئی است مسهل، دافع بهق و چون سفوف آن را سعوط کنند عطسه آورد و کندی بینایی و شبکوری را نافع. (منتهی الارب) (از حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا

سندس

سندس
پارسی تازی گشته سندس گونه ای دیبا پارچه ابریشمی زربفت حریر لطیف و قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار

کندس

کندس
گیاهی با برگ های بیضی دندانه دار و ریشه ای حاوی مواد سمّی
کندس
فرهنگ فارسی عمید