معنی قتله - فرهنگ فارسی عمید
معنی قتله
- قتله
- قاتل ها، کسانی که دیگران را بکشند، کشنده ها، جمع واژۀ قاتل
تصویر قتله
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قتله
قبله
- قبله
- جهت خانۀ کعبه در شهر مکه که مسلمانان رو بدان نماز می خوانند، سمتی که هنگام گزاردن نماز به آن رو می کنند، کعبه، خانۀ کعبه
فرهنگ فارسی عمید
عتله
- عتله
- کمان پارسی، سرپاش سرپاچ (چماق) دفنوک، دیلم، اهرم، ویجینار ابزاری برای ویجین کردن، تیشه
فرهنگ لغت هوشیار