جدول جو
جدول جو

معنی غرق کردن

غرق کردن
فرو بردن کسی یا حیوانی در آب به صورتی که آب از سر بگذرد و دچار خفگی شود، فرو بردن چیزی در آب
تصویری از غرق کردن
تصویر غرق کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با غرق کردن

غرق کردن

غرق کردن
تکاباندن در آب فرو کردن، کمان کشیدن به رسایی فرو بردن در آب و جز آن گذراندن آب از سر کسی یا چیزی، کشیدن کمان را بغایت. خلوت کردن جایی
فرهنگ لغت هوشیار