معنی غدوات - فرهنگ فارسی عمید
معنی غدوات
غدوات
غدات ها، بامدادها، اول روزها، صبح زودها، سپیده دم ها، پگاه ها، صبح ها، غادیه ها، بامدادان ها، بامگاه ها، صباح ها، غدوها، صدیع ها، علی الصباح ها، باکرها، صبح بام ها، صبحدم ها، صبحگاه ها، بام ها، جمع واژۀ غدات
تصویر غدوات
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با غدوات
غدوات
غدوات
جَمعِ واژۀ غداه. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
غزوات
غزوات
غزوه ها، جنگهای مسلمانان با کافران که حضرت رسول شخصاً همراه سپاهیان بود، جمعِ واژۀ غزوه، جمعِ واژۀ غزاه
فرهنگ فارسی عمید
بدوات
بدوات
رأیها و اندیشه ها و تدبیرها، یقال: هو ذوبدوات. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ بداه و در حدیث آمده: السلطان ذوبدوات. اصل آن درمدح است لیکن در ذم بکار رود. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.