جدول جو
جدول جو

معنی علم لدن

علم لدن
علمی که از طریق کشف و شهود حاصل شود، دانشی که بدون فراگیری از جانب خدا به کسی داده شود، مقابل علم مکتسب، علمٌ من لدن، دانش ذاتی، علم لدنّی
تصویری از علم لدن
تصویر علم لدن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با علم لدن

علم شدن

علم شدن
کنایه از مشهور شدن، معروف شدن، سرشناس شدن، برای مِثال هر که علم شد به سخا و کرم / بند نشاید که نهد بر درم (سعدی - ۱۵۶)
علم شدن
فرهنگ فارسی عمید

علم لدنی

علم لدنی
علمی که از طریق کشف و شهود حاصل شود، دانشی که بدون فراگیری از جانب خدا به کسی داده شود، مقابلِ علم مکتسب، عِلمِ لَدُن، عِلمٌ مِن لَدُن، دانِشِ ذاتی
علم لدنی
فرهنگ فارسی عمید

علم شدن

علم شدن
سر شناس شدن نامی شدن مشهور شدن معروف گشتن، ظاهر شدن، اطلاق شدن کلمه ای به معنیی به سبب استعمال بسیار
فرهنگ لغت هوشیار

علم شدن

علم شدن
مشهور و معروف گشتن. (ناظم الاطباء) (از آنندراج). سرشناس شدن:
دوات و قلم مظهر دانشند
به دانش توان شد به عالم علم.
لبیبی.
هرکه علم شدبه سخا و کرم
بند نشاید که نهد بر درم.
سعدی (گلستان).
به یُمن دولت منصور شاهی
علم شد حافظ اندرنظم اشعار.
حافظ.
میان جوانان علم شوی، ممتاز گردی، ظاهر شدن. (غیاث اللغات) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا