جدول جو
جدول جو

معنی طاق و ترنب

طاق و ترنب
نمایش شکوه و جلال و خودنمایی، سر و صدا، طاق و طرنب، طمطراق، کرّ و فرّ، طاق و طرم، طاق و طارم، طاق و طرنبین
تصویری از طاق و ترنب
تصویر طاق و ترنب
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با طاق و ترنب

طاق و ترنب

طاق و ترنب
طاق و طارم: در پارسی تاک و تارم باید نوشته شود - فر و شکوه زر و زیور کاخ و ایو کرو فر طمطراق فروشکوه: نقل است که یک شب هارون الرشید فضل برمکی رالله گفت که امشب مرا ببرمردی بر که مرا بمن نماید که دلم از طاق و طارم تنگ آمده است
فرهنگ لغت هوشیار

طاق و طرنب

طاق و طرنب
نمایش شکوه و جلال و خودنمایی، سر و صدا، طاق و طُرُم، طاق و طارُم، طاق و طُرُنبین، کرّ و فرّ، طُمطُراق، طاق و تُرُنب برای مِثال خلق را طاق و طرم عاریتی ست / امر را طاق و طرم ماهیتی ست از پی طاق و طرم خواری کشند / بر امید عز در خواری خوشند (مولوی - ۲۳۴)
طاق و طرنب
فرهنگ فارسی عمید

طاق و طرنب

طاق و طرنب
طاق و طارم: ما ببوش عارض و طاق و طرنب سر کجا که خود همی ننهایم سنب. (مولوی)
فرهنگ لغت هوشیار

طاق و تونب

طاق و تونب
(در مثنوی مولانا جلال الدین آمده) تاک و تارم کاخ و ایوان
طاق و تونب
فرهنگ لغت هوشیار

طاق و طرنب

طاق و طرنب
طاق و ترم. طاق و ترنب. طاق و طرم. طاق و طارم. از لغات مترادفه است، به معنی کرّ و فر و طمطراق و خودنمائی باشد. (برهان). فر و شکوه:
آمد ز پی عروس خواهی
با طاق و طرنب پادشاهی.
نظامی.
ما ببوش و عارض و طاق و طرنب
سر کجا که خود همی ننهیم سنب.
مولوی.
غلغل طاق و طرنب و گیرودار
که نمی بینم مرا معذوردار.
مولوی
لغت نامه دهخدا

طاق و ترم

طاق و ترم
کرو فر طمطراق فروشکوه: نقل است که یک شب هارون الرشید فضل برمکی رالله گفت که امشب مرا ببرمردی بر که مرا بمن نماید که دلم از طاق و طارم تنگ آمده است
فرهنگ لغت هوشیار