معنی شفرنگ شفرنگ شلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، تالانک، شلیر، شفترنگ، مالانک، رنگینان، شکیر، تالانه، رنگینا تصویر شفرنگ فرهنگ فارسی عمید
شبرنگ شبرنگ هر چه تیره و تاریک و مستور در ظلمات و سیاه و تیرگون باشد، همچون شب در تاریکی فرهنگ لغت هوشیار
شترنگ شترنگ بازیی است که به وسیله مهره های با اشکال مختلف: شاه وزیر اسب رخ فیل پیاده بر روی صحنه ای چوبین دارای خانه های متعدد بازی کنند فرهنگ لغت هوشیار
افرنگ افرنگ تخت پادشاهی، فر و شکوه، زیب و زیبایی، برای مِثال فر و افرنگ به تو گیرد دین / منبر از خطبۀ تو آراید (دقیقی - ۹۸)اروپا، فرنگستان فرهنگ فارسی عمید
شفترنگ شفترنگ شَلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، رَنگینان، شَفرَنگ، مالانَک، رَنگینا، شَکیر، تالانَک، تالانِه، شَلیر فرهنگ فارسی عمید