معنی سپور - فرهنگ فارسی عمید
معنی سپور
- سپور
- مامور شهرداری که خیابان ها و کوچه ها را جاروب می کند، رفتگر
تصویر سپور
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با سپور
سپور
- سپور
- ماموری که از طرف شهرداری یا برزن محل مامور جارو کردن و تنظیف خیابان ها و کوچه ها است رفتگر
فرهنگ لغت هوشیار
سپور
- سپور
- کلمه مأخوذ از سُپُرماق ترکی است. روفته گر. جاروکش. کسی که کوچه ها و خیابانها را جاروب کند و آب پاشد. شوله روب. خاشه روب
لغت نامه دهخدا
وسپور
- وسپور
- واسپور، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی