جدول جو
جدول جو

معنی زر جعفری

زر جعفری
زر خالص منسوب به جعفر برمکی
طلای ناب، زر خالص، زر رکنی، زر طلی، زر بی غشّ، زر سرخ، زر شش سری، زر ده دهی، زر طلا، زر خشک، زر طلی، ابریز، شش سری
گویند پیش از جعفر زر قلب سکه می زدند و چون او به وزارت رسید دستور داد از زر خالص سکه بزنند، برای مثال گر همه زرّ جعفری دارد / مرد بی توشه برنگیرد گام (سعدی - ۱۱۵)
تصویری از زر جعفری
تصویر زر جعفری
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با زر جعفری

گل جعفری

گل جعفری
گُلی تزیینی، زرد رنگ، برگ های ریز، بوتۀ کوتاه، بوی تند و نامطبوع که چند نوع پرپر، زرد کم رنگ و زرد پر رنگ مایل به سرخ دارد
گل جعفری
فرهنگ فارسی عمید

گل جعفری

گل جعفری
گلی است زردرنگ. (غیاث) (آنندراج). یک نوع گل خوشبو و طلایی رنگ. (ناظم الاطباء) :
شمع کن این زرد گل جعفری
تا چو چراغ از گل خود برخوری.
نظامی (مخزن الاسرار چ وحید ص 138).
آن رنگ طلایی خط مشکین خواهد
هر جا گل جعفری است با ریحان است.
محسن تأثیر (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا