جدول جو
جدول جو

معنی روبارو

روبارو
برابر هم، رو به رو، رویاروی، روی در روی، رو در رو، از مقابل
تصویری از روبارو
تصویر روبارو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با روبارو

روبارو

روبارو
روبرو، مواجه، مقابل، (از آنندراج)، روباروی:
همه چون سبزه روبارو نشسته
چو داغ لاله هم زانو نشسته،
زلالی (از آنندراج)،
رجوع به روباروی و روبرو شود
لغت نامه دهخدا

رویارو

رویارو
روبارو، رو به رو، برابر هم، روی در روی، در مقابل، برای مِثال مهتری گر به کام شیر در است / شو خطر کن ز کام شیر بجوی ی یا بزرگی و عزّ و نعمت و جاه / یا چو مردانْتْ مرگ رویاروی (حنظلۀ بادغیسی - شاعران بی دیوان - ۴)
رویارو
فرهنگ فارسی عمید

روباروی

روباروی
روبرو، مقابل، مواجه، (ناظم الاطباء)، محاذی: و شرغ با سکجکت روباروی است، (تاریخ بخارا ص 16)،
حمله روباروی باید کرد چون شیر عرین
روبه آسا چند از این در هر پسی دستان و فن،
اثیر اخسیکتی،
قُباله، روباروی، رأیته قَبیلاً، یعنی روباروی و آشکارا دیدم او را، (منتهی الارب)، و رجوع به روبرو و روبارو شود
لغت نامه دهخدا

روارو

روارو
کثرت آمد و شد خلق، آمد و رفت مردم روبرو، مقابل و مواجه
روارو
فرهنگ لغت هوشیار