جدول جو
جدول جو

معنی رمه یار

رمه یار
چوپان، آنکه گوسفندان را به چراگاه می برد، نگهبان گلۀ گوسفند، رمه بان، رمه یار، رامیار، رمیار، شبان
تصویری از رمه یار
تصویر رمه یار
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رمه یار

رمه یار

رمه یار
چوپان. شبان. رمیار. رمه بان. رمه دار. گله بان
لغت نامه دهخدا

رمه دار

رمه دار
خداوند و مالک رمه. (ناظم الاطباء). چوپان. شبان. رمه یار. رمیار. رمه بان. گله بان. گله دار:
ما را رمه داری است نه زو در رمه آشوب
نه ایمن از او گرگ و نه سگ زو بفغان است.
منوچهری
لغت نامه دهخدا

رمه بان

رمه بان
چوپان، برای مِثال گرگ گیاخوار و گوسفند دریده / در رمۀ من بُوَند و من رمه بانم (سوزنی - ۴۵۵)
رمه بان
فرهنگ فارسی عمید

رمه چاه

رمه چاه
دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس واقع در 15هزارگزی باختر قشم و پنج هزارگزی شمال راه مالرو قشم و صلخ. جلگه و گرمسیر است. دارای 850 تن سکنۀ شیعه و سنی است. زبانشان فارسی و عربی است. آب آن از چاه و باران تأمین می شود و شغل مردم صید ماهی و زراعت و راه آن مالرو و محصولات آن غلات و خرما است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا

رمه بان

رمه بان
چوبان. شبان. رمه یار. رمیار. رمه بان. گله بان. گله دار:
گرگ گیاخوار و گوسفند درنده
در رمۀ من بوند و من رمه بانم.
سوزنی
لغت نامه دهخدا