معنی دور دور چیزی که در دسترس ما نیست یا فاصلۀ بسیار زمانی یا مکانی دارد، راهی که پیمودن آن وقت زیادی می برددور داشتن: دور نگه داشتن، دور کردن، برحذر ساختن تصویر دور فرهنگ فارسی عمید