معنی داد و دهش - فرهنگ فارسی عمید
معنی داد و دهش
- داد و دهش داد و دَهِش
- بذل مال، بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، بغیاز، داشاد، سماحت، صفد، فغیاز، منحت، دهشت، داشن، عتق، عطیّه، جدوا، داشات، احسان، جود، بذل، برمغاز، اعطا بذل مال، بَخشِش، عَطا، کَرَم، دَهِش، بخشیدن چیزی به کسی، بَغیاز، داشاد، سَماحَت، صَفَد، فَغیاز، مِنحَت، دَهِشت، داشَن، عِتق، عَطیِّه، جَدوا، داشات، اِحسان، جود، بَذل، بَرمَغاز، اِعطا
فرهنگ فارسی عمید