معنی چریدن گاه - فرهنگ فارسی عمید
معنی چریدن گاه
- چریدن گاه چَریدَن گاه
- چراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، علفزار، مرتع، چرازار، سبزه زار، چرام، مسارح، چراجای، چرامین، چراخوٰار، چراخور چَراگاه، جای چریدن حیوانات علف خوار، عَلَفزار، مَرتَع، چَرازار، سَبزِه زار، چَرام، مَسارِح، چَراجای، چَرامین، چَراخوٰار، چَراخور
فرهنگ فارسی عمید