معنی جهان گیری جهان گیری جهان گشایی، تصرف و گرفتن کشورهای دیگر، جهان گیری، کشورستانی تصویر جهان گیری فرهنگ فارسی عمید
جهان گیر جهان گیر بین المللی، جهانی، جهان گشا، کسی یا چیزی که شهرتش به همۀ نقاط جهان برسد فرهنگ فارسی عمید
جهان بینی جهان بینی مجموعۀ عقاید، باورها و تصورات یک مکتب دینی، فلسفی یا سیاسی که دربارۀ پدیده ها، جهان، انسان و جایگاه او در جهان هستی و یا در جامعه و در تقابل با مسائل اجتماعی ارائه می دهد فرهنگ فارسی عمید
جهان داری جهان داری پادشاهی، مربوط به پادشاه، در علوم سیاسی سلطنتی، سمَت پادشاه، شاهی، سلطنت فرهنگ فارسی عمید
میان گیری میان گیری وساطت: میان گر گیرمت عیبم مکن بیش میان گیری عجب نبود ز درویش. (کاتبی) فرهنگ لغت هوشیار