معنی جان در بردن جان در بردن جان دَر بُردَن کنایه از زنده ماندن، نجات یافتن، از مهلکه گریختن، از خطر رهایی یافتن، جان به در بردن کنایه از زنده ماندن، نجات یافتن، از مهلکه گریختن، از خطر رهایی یافتن، جان به در بردن تصویر جان در بردن فرهنگ فارسی عمید