جدول جو
جدول جو

معنی پی زدن

پی زدن
کنایه از متوقف کردن
کنایه از سرپیچی کردن
بریدن رگ و پی پای انسان یا اسب و استر یا شتر با شمشیر، پی کردن، پی بریدن، پی برکشیدن، پی برگسلیدن
قدم زدن، گام برداشتن، رفتن
تصویری از پی زدن
تصویر پی زدن
فرهنگ فارسی عمید