جدول جو
جدول جو

معنی بوینگ

بوینگ
نوعی ریحان با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سرخ رنگ، ریحان کوهی، بادروج، بادرو، بورنگ، ترۀ خراسانی
تصویری از بوینگ
تصویر بوینگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بوینگ

بوینگ

بوینگ
تره ای است شبیه به ریحان و آنرا بعربی بادروج خوانند. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به بونیگ شود
لغت نامه دهخدا

روینگ

روینگ
گیاهی است از تیره روناسیان بسیار شبیه به شیر پنیر دارای برگهای نوک تیز و گلهای کوچک و زرد ارتفاع آن به دو متر میرسد ولی برگهای آن درشت تر است و از ریشه آن ماده قرمز رنگی بدست میاید که در رنگرزی بکار رود
فرهنگ لغت هوشیار

بورنگ

بورنگ
نوعی ریحان با برگ های ریز و شاخه های باریک و گل های سرخ رنگ، ریحان کوهی، بادروج، بادرو، بویَنگ، ترۀ خراسانی
بورنگ
فرهنگ فارسی عمید

بولینگ

بولینگ
نوعی بازی که در آن بازیکنان باید نشانه های چوبی بطری مانند را با پرتاب گوی سرنگون کنند
فرهنگ فارسی معین

روینگ

روینگ
روناس، گیاهی پایا و خودرو با برگ های نوک تیز و گل های کوچک زرد رنگ که ریشۀ آن در تهیه رنگ قرمز کاربرد دارد، رودَن، رودَنگ، رویَن، رویناس، روغناس، زُغنار
روینگ
فرهنگ فارسی عمید

بوینی

بوینی
منسوب به بوینه که نام قریه ای است در دوفرسخی مرو. (الانساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا

بوینه

بوینه
نام قریه ای است در دوفرسخی مرو. (انساب سمعانی) (مراصد الاطلاع)
لغت نامه دهخدا

بونیگ

بونیگ
نام تره است، مثل سپرغم و آنرا بادرویه نیز گویند، (غیاث) (آنندراج)، رجوع به بوینگ شود، مجمر و آتشدان، (ناظم الاطباء) (آنندراج)، عودسوز، مجمر، عطرسوز، مجمره، مدخته، مقطر، مقطره، (یادداشت بخط مؤلف) :
تو پری من بوی سوزم گر بود صد بوی خوش
بوی سوزی میکنم تا بشنوم بوی ترا،
ملاطغرا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا