جدول جو
جدول جو

معنی بنگو

بنگو
اسفرزه، گیاهی بیابانی از خانوادۀ بارهنگ با دانه های ریز قهوه ای رنگ و لعاب دار که مصرف دارویی دارد، اسبغول، اسپرزه، اسپغول، اسپیوش، اسفیوش، بزرقطونا، بشولیون، روف، سابوس، سپیوش، شکم پاره
تصویری از بنگو
تصویر بنگو
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با بنگو

زنگو

زنگو
از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی، نام یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانی
زنگو
فرهنگ نامهای ایرانی

بناو

بناو
نوعی درخت محکم و سخت که به خاطر سنگینی به زیر آب فرو می رود (نگارش کردی: بناو)
بناو
فرهنگ نامهای ایرانی

بنگه

بنگه
منزل مسکن جای باش، جایی که نقد و جنس در آنجا نهند، مقام مرکز مستقر، آبادی ده، سازمان موء سسه، انبار مخزن، صندوق، خیمه خرگاه، چند اول لشکر، اسباب وزیران و ارکان دولت. یا بار و بنگاه. چیزهای قابل حمل مانند چادر و خیمه و دیگر اسباب و لوازم سفر. بانگه آواز نعره، کشیدن آواز
فرهنگ لغت هوشیار

بنگن

بنگن
آهنی باشد پهن با دسته ای چوبی که بهر دو طرف آن دو ریسمان بندند. یک شخص دسته آنرا و دیگری ریسمانهارا بگیرد و زمین را بدان هموار کنند، کج بیل باغبانی، قلابی که بدان علف هرزه را از کشتزار بر کنند
فرهنگ لغت هوشیار