جدول جو
جدول جو

معنی آده

آده
چوب بستی که روی زمین برپا کنند تا پرندگان بر روی آن بنشینند
تصویری از آده
تصویر آده
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با آده

آده

آده
چوب بلند افقی که دو سر آن را بر دو چوب افراشته و عمودی استوار کنند تا پرندگان بر روی آن نشینند
فرهنگ لغت هوشیار

آده

آده
چوب دراز، چوب بستی که روی زمین برپا کنند تا پرندگان روی آن بنشینند
آده
فرهنگ فارسی معین

آده

آده
چوب بلند افقی که دو سر آن بر دو چوب افراشته و عمودی استوار کنند تا کبوتران و دیگر پرندگان بر آن نشینند. و آن را اَده بفتح همزه نیز گویند:
فلک چو برج کبوتر کبوتران چو نجوم
میان برج خط استواست چون آده.
سنجری.
در صورتی که در بیت تصحیف و تحریفی نباشد چنان می نماید که آده چوبی است از یک سو بیک سوی دیگر برج کبوتر یا کبوترخان کشیده
لغت نامه دهخدا