جدول جو
جدول جو

معنی افشاندن

افشاندن
ریختن و پاشیدن، پراکنده ساختن، فشاندن، اوشاندن، افتالیدن
تصویری از افشاندن
تصویر افشاندن
فرهنگ فارسی عمید