جدول جو
جدول جو

معنی اشوزشت

اشوزشت
جغد، پرنده ای وحشی و حرام گوشت با چهرۀ پهن و چشم های درشت، پاهای بزرگ و منقار خمیده که در برخی از انواع آن در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه شاخ قرار دارد، بیشتر در ویرانه ها و غارها به سر می برد و شب ها از لانۀ خود خارج می شود و موش های صحرایی و پرندگان کوچک را شکار می کند به شومی و نحوست معروف است، کلک، پسک، چغو، هامه، بیغوش، کوکن، مرغ حق، مرغ بهمن، پشک، پژ، بوم، پش، کوف، کلیک، مرغ شب آویز، کوچ، کنگر، چوگک، کول، مرغ شباویز، بایقوش، بوف، شباویز، آکو
تصویری از اشوزشت
تصویر اشوزشت
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با اشوزشت

اشوزشت

اشوزشت
کلمه اوستایی و یکی از نامهای بهمن مرغ (= کوف) است. در فرگرد هفدهم وندیداد فقرۀ 9از مرغ اشوزوشت یاد شده و در تفسیر پهلوی اوستا به اشوک زوشت گردانیده شده است. در بندهش فصل 19 فقرۀ19 نیز از این پرنده یاد گردیده است. اشوزوشت نام دینی جغد (= بوف) است، لفظاً یعنی دوست داشته شده. اشا (= راستی و پارسایی). (فرهنگ ایران باستان ص 321)
لغت نامه دهخدا

اشوزوشت

اشوزوشت
رجوع به اشوزشت شود، مضطر شدن به چیزی: اشی الیه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

اخواشت

اخواشت
از مبارزان عهد افراسیاب تورانی. (مجمل التواریخ والقصص ص 90). رجوع به اخواسپ شود، برادر شدن. (تاج المصادر بیهقی). دوست شدن
لغت نامه دهخدا

اشونت

اشونت
کلمه اوستایی بمعنی پاک، مقدس. رجوع به یشتها ص 32 و 604، و اشون شود
لغت نامه دهخدا