معنی یغماگر - فرهنگ فارسی عمید
معنی یغماگر
- یغماگر
- غارتگر، آنکه مال مردم را غارت کند، غارت کننده، تاراج کننده
تصویر یغماگر
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با یغماگر
یغماگر
- یغماگر
- غارتگر. یغماکننده. چپاولگر. چپوچی. تاراج گر. (یادداشت مؤلف) ، می خوار. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
یغماگه
- یغماگه
- مخفف یغماگاه:
آمرزش خلق چاکر او
یغماگه مغفرت در او.
واله هروی (از آنندراج).
و رجوع به یغماگاه شود
لغت نامه دهخدا
یغمایی
- یغمایی
- یغماگر، غارتگر، آنکه مال مردم را غارت کند، غارت کننده، تاراج کننده
فرهنگ فارسی عمید
یغمایی
- یغمایی
- از شهر یغما، خوبروی -1 منسوب به یغما، خوبروزیبا: من همان روز دل و صبر بیغما دادم که مقید شدم آن دلبریغمائی را. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار