معنی هی
- هی
- کلمۀ تنبیه در مقام آگاه ساختن و خبردار کردن،
برای مثال هشیار شو که مرغ چمن مست گشت هان / بیدار شو که خواب عدم در پی است هی (حافظ - ۸۵۸)
در مقام تحسین، در مقام تهدید و تخویف، نهیب
هی زدن: نهیب زدن
هی کردن: (مصدر لازم و مصدر متعدی) راندن حیوانات
