جدول جو
جدول جو

معنی وشنگ

وشنگ
میله یا آلتی که حلاج با آن پنبه دانه را از پنبه جدا می کند
تصویری از وشنگ
تصویر وشنگ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با وشنگ

وشنگ

وشنگ
میل آهنی که بوسیله آن دانه پنبه را از پنبه خارج کنند، میل حلاج: (گر بری دست سوی نان دانت در فراخی و گاه نعمت تنگ) (بکنی هر دو چشم خویش از بخل همچو حلاج دانه را به وشنگ) (چها. بدون ذکرنام شاعر)
وشنگ
فرهنگ لغت هوشیار

وشنگ

وشنگ
میل آهنی که به وسیله آن دانه پنبه را از پنبه خارج کنند، میل حلاج
وشنگ
فرهنگ فارسی معین

وشنگ

وشنگ
میل آهن که بدان پنبه دانه را از پنبه برمی آورند. (برهان) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (اسدی). میل حلاجان. (حاشیۀ برهان چ معین از لغت فرس ص 309) :
گربری دست سوی نان دانت
در فراخی و گاه نعمت تنگ
بکنی هر دو چشم خویش از بخل
همچو حلاج دانه را به وشنگ.
منطقی (از انجمن آرا، و جهانگیری بدون ذکر نام شاعر).
، تودۀ خربزه و هندوانه و خیار و امثال آن. (برهان) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). رجوع به جهانگیری شود
لغت نامه دهخدا

پشنگ

پشنگ
میله آهنی، نام پدرافراسیاب، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام برادرزاده فریدون پادشاه پیشدادی و نیز پدر افراسیاب
پشنگ
فرهنگ نامهای ایرانی

اشنگ

اشنگ
درختی است از تیره بید که مانند سفیدار است ولی برخلاف آن مستقیم رشد نمیکند و چوبش نیز محکم نیست و مانند آن دارای پوست صاف است اشن خشنگ اره قلمه
فرهنگ لغت هوشیار

بشنگ

بشنگ
افزار بنایان که سرش مانند کلنگ دراز است و بدان دیوار سوراخ کنند، کلنگ، اسکنه، تیشه بنایی و نجاری
فرهنگ لغت هوشیار