معنی ناتوان تصویر ناتوان ناتوان عاجز، درمانده، ضعیف، سست، کنایه از تهی دست، بی پول، بی نواعاجز، درمانده، ضعیف، سست، کنایه از تهی دست، بی پول، بی نوا فرهنگ فارسی عمید