جدول جو
جدول جو

معنی مشا

مشا
حکمت مشاء، در فلسفه شاخه ای از فلسفه که اساس آن وصول به حقایق از طریق استدلال و عقل می باشدبرای مثال از یکی سو نهاده تا سر سقف / از یکی گوشه چیده تا دم طاق ی... ی سفرها از مباحث مشاء / جلدها از دقایق اشراق (قاآنی - ۴۹۹)
تصویری از مشا
تصویر مشا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با مشا

مشا

مشا
گزر از گیاهان سخن چین، گامبردار زبانزد فرزانی (اندیشه های فلسفی ایرانی) آنکه زیاد راه رود رونده، پیرو حکمت مشا، جمع مشائون مشائین
فرهنگ لغت هوشیار

مشا

مشا
از ’م ش و’، گزر و گیاهی است شبیه آن. (از منتهی الارب) (آنندراج). گزر و زردک و گیاهی است شبیه به آن. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

رشا

رشا
ریسمان، رشته رشته های گیاهی، ریسمان دول ریسمان رسن (مطلقا)، ریسمان دلو (خصوصا)، رشته مانندی نهال کدو و خیار و مانند آنها را که بدان بر درختی بر آید جمع ارشیه، ریسمان رسن (مطلقا)، رشته مانندی نهال کدو و خیار و مانند آنها را که بدان بر درختی بر آید جمع ارشیه
فرهنگ لغت هوشیار

خشا

خشا
کشت تباه زمین گل، سنگناک، کبت خانه (کبت هم آوای برف زنبور) کندو
خشا
فرهنگ لغت هوشیار