معنی متالم متالم ویژگی کسی که از حادثه و پیشامدی افسرده و دردمند باشد، دردمند، دردناک تصویر متالم فرهنگ فارسی عمید
متالم متالم دردناک، دردمند، درد یافته درد ناک دردمند درد کشنده دردمند، کسی که بر اثر حادثه و واقعه ای دردمند و افسرده است جمع متالمین فرهنگ لغت هوشیار
متکلم متکلم کسی که سخن می گوید، تکلم کننده، گوینده، سخن گو، کسی که در علم کلام تبحر دارد، دانشمند علم کلام،از نام های خداوند، خطیبمتکلمِ مع الغیر: در دستور زبان علوم ادبی اول شخص جمعمتکلمِ وحده: در دستور زبان علوم ادبی اول شخص مفرد فرهنگ فارسی عمید