جدول جو
جدول جو

معنی گران فروش

گران فروش
کسی که کالایی را به بهایی گران تر از ارزش واقعی خود بفروشد
تصویری از گران فروش
تصویر گران فروش
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با گران فروش

گران فروش

گران فروش
کسی که کالای خود را ببهای گران فروشد مقابل ارزان فروش
گران فروش
فرهنگ لغت هوشیار

گران فروش

گران فروش
آنکه متاع خویش را به قیمت گران فروشد. مقابل ارزان فروش. دندان گرد در تداول عامه. گران گاز. رجوع به گران گاز شود
لغت نامه دهخدا

ارزان فروش

ارزان فروش
که ارزان فروشد. فروشنده بقیمت مناسب. سهل البیع:
به بازارگان گفت چندین مکوش
به افزونی ای مرد ارزان فروش.
فردوسی.
ولیکن تو بستان که صاحب خرد
از ارزان فروشان برغبت خرد.
(بوستان) ، آب صافی. (شمس اللغات) و غلط است
لغت نامه دهخدا

زبان فروش

زبان فروش
پرگوی بی محل. (آنندراج). پرگوی بمعنی بسیارگوی. (غیاث اللغات). حراف و پرگو. (ناظم الاطباء). پرگو و خودستا و وعده بی وفا کننده. (فرهنگ نظام) :
سود دو جهان سخن نیوشان دارند
هرجاست زیان زبان فروشان دارند.
آن طی لسان که معجزش می خوانند
ما تجربه کردیم خموشان دارند.
جلالای طباطبا (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا