که ارزان فروشد. فروشنده بقیمت مناسب. سهل البیع: به بازارگان گفت چندین مکوش به افزونی ای مرد ارزان فروش. فردوسی. ولیکن تو بستان که صاحب خرد از ارزان فروشان برغبت خرد. (بوستان) ، آب صافی. (شمس اللغات) و غلط است
پرگوی بی محل. (آنندراج). پرگوی بمعنی بسیارگوی. (غیاث اللغات). حراف و پرگو. (ناظم الاطباء). پرگو و خودستا و وعده بی وفا کننده. (فرهنگ نظام) : سود دو جهان سخن نیوشان دارند هرجاست زیان زبان فروشان دارند. آن طی لسان که معجزش می خوانند ما تجربه کردیم خموشان دارند. جلالای طباطبا (از آنندراج)