معنی قلب شناس - فرهنگ فارسی عمید
معنی قلب شناس
قلب شناس
آنکه زر و سیم ناسره را بشناسد، آنکه باطل را از حق تمیز دهد، کسی که مردم ریاکار را تشخیص دهد، برای مثال گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ / یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود (حافظ - ۲۲۶)
تصویر قلب شناس
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با قلب شناس
قلب شناس
قلب شناس
آنکس که سیم و زر قلب را شناسد، کسی که حق را از باطل تمیز دهد، ریا کار را بشناسد
فرهنگ لغت هوشیار
قلب شناس
قلب شناس
آنکس که سیم و زر قلب را شناسد. ممیز زری که در میانۀ آن مس یا روی بود. (آنندراج) ، که حق را از باطل تمیز دهد. که ریاکار را بشناسد
لغت نامه دهخدا
قلب شناسی
قلب شناسی
نبهره شناسی گش شناسی عمل و شغل قلب شناس: گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ، - یارب این قلب شناسی ز که آموخته بود ک (حافظ 143)
فرهنگ لغت هوشیار
قلب شناسی
قلب شناسی
عمل قلب شناس: گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود؟ حافظ. رجوع به قلب شناس شود
لغت نامه دهخدا
اسب شناس
اسب شناس
آنکه باحوال اسب و انواع آن معرفت دارد آنکه نیک و بد اسبان را دریابد سر رشته دار و آگاه در کار اسب اسب شناسنده شناسنده اسب
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.