جدول جو
جدول جو

معنی شیر چرخ

شیر چرخ
در علم نجوم برج اسد یا آفتاب، شیر فلک، شیر مرغزار فلک، شیر آسمان، شیر گردون، شیر سپهر
تصویری از شیر چرخ
تصویر شیر چرخ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شیر چرخ

تیر چرخ

تیر چرخ
کنایه از عطارد است. (برهان) (از غیاث اللغات) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج) :
در دل خاره در روم چو شرار
تیر چرخم که سخت کارگرم.
حیاتی گیلانی (از آنندراج).
، چیزی باشد مانند تیرهوائی که از آهن سازند و درون آن را پر از باروت کرده آتش زنند و به جانب دشمن سردهند و آن در هندوستان متعارف است و به هندی ’بآن’ گویند. (برهان) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) (از انجمن آرا) (از آنندراج). و بر هر که خورد از اسب و سوار و پیاده هلاک کند. (انجمن آرا) (آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) (از فرهنگ رشیدی) :
نه تیر چرخ رسد بر سرش نه کشکنجیر
نه منجنیق و نه سامان برشدن بوهق.
انوری (از انجمن آرا).
، بعضی گفته اند، چرخ کمان سخت، و تیر چرخ، تیری که از کمان اندازند. (فرهنگ رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

شیر مرغ

شیر مرغ
شب پره خفاش. توضیح وجه تسمیه آنست که وی مرغی است که می زاید و بچه خود را شیر می دهد
فرهنگ لغت هوشیار

شیر مرد

شیر مرد
مرد دلیر شجاع بی باک، کسی که سرد و گرم مجاهدت را کشیده و تلخ و شیرین ریاضات چشیده و از حظ نفس فارغ گشته
فرهنگ لغت هوشیار

نیم چرخ

نیم چرخ
نوعی کمان تیر اندازی که وزنه آن از 250 تا 100 من بود: کمان تخش: (خصم از شکوه عدل تو بگریخت چون شهاب از جرم نیم چرخ نجسته شهاب تو) (عثمان مختاری. چا. همائی. 477)
نیم چرخ
فرهنگ لغت هوشیار

نیم چرخ

نیم چرخ
برخاستن از روی زمین نه به کمال به نحوی که بدن خمیده نماید
نیم چرخ
فرهنگ فارسی معین

شیر مرغ

شیر مرغ
چیزی که وجود ندارد زیرا که مرغ شیر نمی دهد، چیز نایاب، شیر خفاش
شیر مرغ
فرهنگ فارسی عمید