جدول جو
جدول جو

معنی شاه اسپرغم

شاه اسپرغم
ریحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، اسپرم، اسفرم، ضیمران، ضومران، سپرهم، اسپرغم، اسفرغم، شاه سپرم، نازبو، شاسپرم، شاه سپرغم، ونجنک، شاه پرم، سپرم، سپرغم، شاه اسپرم
تصویری از شاه اسپرغم
تصویر شاه اسپرغم
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شاه اسپرغم

شاه اسپرغم

شاه اسپرغم
مرکب از: شاه و اسپرغم. (برهان قاطع چ معین). ریحان را گویند و آن را به عربی ضیمران خوانند. خواص بسیار دارد خصوصاً رعاف و بواسیر خونی را و اگر قدری از تخم آن با شکر بسایند و بزیر بغل مالند بوی بغل را برطرف سازد. (از برهان قاطع). به معنی شاه اسپرم. (جهانگیری). ریحان، که سبزی خوردن معطر است. (فرهنگ نظام) (بحر الجواهر) (غیاث اللغات). نازبو. (انجمن آرا) (آنندراج). جم اسپرم. (انجمن آرا). بوستان افروز. (دهار). ریحان سبز یا شاه اسپرغم با گلهای سفید و برگهای معطر و ریحان کوهی که دانه های سیاه آن بنام تخم شربتی یا بادروج مشهور است. (گیاه شناسی گل گلاب ص 249) :
از آن خجسته و شاه اسپرغم هر دو شدند
یکی چو دیدۀ چرغ و یکی چو چنگ عقاب.
مسعودسعد.
و نیز رجوع به اسپرم و اسپرغم شود
لغت نامه دهخدا

شاه اسپرهم

شاه اسپرهم
مرکب از شاه و اسپرهم. (برهان قاطع چ معین). همان شاه اسپرغم است که ریحان و ضیمران باشد. (برهان قاطع). و رجوع به شاهسفرم و شاه اسپرم شود
لغت نامه دهخدا

شاه سپرغم

شاه سپرغم
رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، اِسفَرغَم، اِسپَرغَم، سِپَرغَم، شاسپَرَم، شاه اِسپَرَم، شاهِ سپَرَم، اِسپَرَم، سِپَرهَم، سِپَرَم، ضَومُران، اِسفَرَم، وَنجنَک، شاه اِسپَرغَم، شاه پَرَم، نازبو، ضَیمُران
شاه سپرغم
فرهنگ فارسی عمید

شاه اسپرم

شاه اسپرم
رِیحان، از سبزی های خوردنی خوشبو با ساقۀ نازک و برگ های درشت بیضی که به صورت خام خورده می شود، اِسفَرغَم، ضَومُران، اِسپَرغَم، شاه پَرَم، شاسپَرَم، اِسفَرَم، نازبو، شاه اِسپَرغَم، شاهِ سپَرَم، شاهِ سپَرَغم، اِسپَرَم، وَنجنَک، ضَیمُران، سِپَرغَم، سِپَرَم، سِپَرهَم
شاه اسپرم
فرهنگ فارسی عمید