جدول جو
جدول جو

معنی سفتگر

سفتگر
کسی که مروارید و لعل و مرجان و مانند آن ها را سوراخ می کند
تصویری از سفتگر
تصویر سفتگر
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سفتگر

رفتگر

رفتگر
مأمور شهرداری که به تمیز کردن کوچه ها و خیابان ها می پردازد
رفتگر
فرهنگ فارسی معین

رفتگر

رفتگر
مامور شهرداری که کارش جاروب کردن خیابان ها و کوچه ها است، سپور
رفتگر
فرهنگ فارسی عمید

سفتگی

سفتگی
محکمی. قرصی. ریزبافتی. صفاقت، سفتگی و پختگی جامه. یقال ثوب صفیق و هی خلاف السخافه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا

سفت گر

سفت گر
مُرَکَّب اَز: سفت ’سفتن’ + گر، پسوند شغل و مبالغه، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، شخصی را گویند که مروارید و مرجان و امثال سوراخ میکند. (برهان) (انجمن آرای ناصری)
لغت نامه دهخدا