معنی سفتگر سفتگر کسی که مروارید و لعل و مرجان و مانند آن ها را سوراخ می کند تصویر سفتگر فرهنگ فارسی عمید
سفتگی سفتگی محکمی. قرصی. ریزبافتی. صفاقت، سفتگی و پختگی جامه. یقال ثوب صفیق و هی خلاف السخافه. (یادداشت مؤلف) لغت نامه دهخدا
سفت گر سفت گر مُرَکَّب اَز: سفت ’سفتن’ + گر، پسوند شغل و مبالغه، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین)، شخصی را گویند که مروارید و مرجان و امثال سوراخ میکند. (برهان) (انجمن آرای ناصری) لغت نامه دهخدا