معنی سره سره مقابل ناسره، بی غش، خالص، پسندیده، پاکیزه، گزیده، برگزیده، خوب، نیکو، نغز، بی عیب، برای مثال بپرسید از احوال میش و بره / نیوشنده دادش جواب سره (نظامی۶ - ۱۰۶۵) تصویر سره فرهنگ فارسی عمید