قطعۀ نوشتۀ خوش نویس که بعرف آن را تعلیم گویند. (غیاث). قطعۀ نوشتۀ خوشنویس که بعرف آن را تعلیم گویند و آن را در نظر داشته مشق کنند. (آنندراج) : آیینه بود تختۀ مشق آن زمان که عقل سرمشق روشنایی باطن ز ما گرفت. نعمت خان عالی (از آنندراج). بگذار از قلمرو تقدیر پا برون سرمشق خویش ساز خط سرنوشت را. ملا طاهر غنی (از آنندراج). ، نمونه، دستورالعمل
گیاهی است از تیره اسفناجیان یکساله و علفی که گل هایش منظم و کاملند و جزو سبزی های صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف می شود. دانه اش قی آور است، سرمه، قطف، سرمج
سَلمِه، گیاهی بیابانی و خودرو دارای ساقۀ کوتاه و برگ های بیضی شکل مانند اسفناج که در پختن بورانی و آش به کار می رود، سَرمَک، سَرمَج، اِسفِناجِ رومی، قَطَف