جدول جو
جدول جو

معنی سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
کیسه کشیدن به بدن در حمام، کنایه از با فریب و چاپلوسی پولی را از کسی گرفتن، اخاذی کردن
تصویری از سر و کیسه کردن
تصویر سر و کیسه کردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
با فریب و نیرنگ دارایی کسی را یکباره از دستش ربودن
سر و کیسه کردن
فرهنگ لغت هوشیار

سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
با فریب و نیرنگ دارایی کسی را یکباره از دستش ربودن
سر و کیسه کردن
فرهنگ فارسی معین

سر و کیسه کردن

سر و کیسه کردن
سرکیسه کردن. ربودن مایعرف کسی به نوعی که چیزی پیش او نماند. مأخذ آن کیسه و تیغ حمامی است که چرک در بدن و مو بر سر نمیگذارد. (آنندراج) :
هرچند سرکیسۀ این طایفه مهر است
کردیم سر و کیسه ولی اهل جهان را.
عبدالغنی بیک قبول (از آنندراج).
، در تداول عوام، به نیرنگ وحیلت پولی از کسی گرفتن. تلکه کردن
لغت نامه دهخدا

سر کیسه کردن

سر کیسه کردن
اخاذی کردن، با فریب و نیرنگ دارایی کسی را گرفتن
سر کیسه کردن
فرهنگ فارسی معین