کنایه از خاموش گردانیدن باشد. (برهان قاطع). متعدی از زبان درکشیدن. (آنندراج). خاموش گردانیدن. (ناظم الاطباء) : نخست ازمن زبان بستد که طفل اندر نوآموزی چو نایش بیزبان باید نه چون بربط زبان دانش. خاقانی. ستانی زبان از رقیبان راز که تا راز سلطان نگویند باز. نظامی
کنایه از خاموش گردانیدن است. (آنندراج) : نخست از من زبان بستد که طفل اندر نوآموزی چو نایش بی زبان باید نه چون بربط زبان دانش. خاقانی. رجوع به زبان ستدن شود