آلوده به می. که به شراب آلوده باشد. آنچه به باده آلوده باشد: می آلوده دستار و پیراهنش گروهی سگان حلقه پیرامنش. سعدی (بوستان). ، کنایه است از شرابخوار و مخمور. می زده. مست: می آلوده ای راه مسجد گرفت. سعدی. - می آلوده کردن، کنایه است از بسیار سرخ کردن. (آنندراج)