جدول جو
جدول جو

معنی درخشان

درخشان
درخشنده، روشنی دهنده، روشن، تابان، رخشان، درخور توجه، شاخص، بن مضارع درخشاندن
تصویری از درخشان
تصویر درخشان
فرهنگ فارسی عمید