معنی خوش رویی - فرهنگ فارسی عمید
معنی خوش رویی
- خوش رویی
- کنایه از خنده رویی
کنایه از مهربانی
گشاده رویی، گشاده رو بودن، خوش رو بودن، ابرو فراخی، بشاشت، تبذّل، تحتّم، انبساط، بشر، تازه رویی، روتازگی، مباسطت، مباسطه، هشاشت، طلاقت
تصویر خوش رویی
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با خوش رویی