جدول جو
جدول جو

معنی چراخ

چراخ
چراغ، وسیله ای برای تولید روشنایی مانند پیه سوز، لامپ و چراغ برق
تصویری از چراخ
تصویر چراخ
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با چراخ

چراخ

چراخ
بر وزن و معنی چراغ است. (برهان) (آنندراج). چراغ. (ناظم الاطباء). مبدل چراغ است. (فرهنگ نظام). رجوع به چراغ شود
لغت نامه دهخدا

چراغ

چراغ
فتیله ای باشد که آنرا با چربی روغن و امثال آن روشن کرده باشند
چراغ
فرهنگ لغت هوشیار

فراخ

فراخ
وسیع، پهن، پهناور، گسترده، برای مِثال به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار / که برّ و بحر فراخ است و آدمی بسیار (سعدی۲ - ۶۴۷)، گشاد، فراوان
فراخ رفتن: کنایه از زیاده روی کردن، سریع رفتن
فراخ
فرهنگ فارسی عمید