جدول جو
جدول جو

معنی ثنا گستردن

ثنا گستردن
کنایه از مدح گفتن، ستایش کردن، مدح و ثنای کسی را در نزد دیگران گفتن
تصویری از ثنا گستردن
تصویر ثنا گستردن
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ثنا گستردن

ثناگستردن

ثناگستردن
مدح گفتن:
تا سزا باشد ثناگستردن آل رسول
بنده در عالم بنام تو ثناگستر سزد.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

نثارگستردن

نثارگستردن
نثارافشاندن پراکندن زروسیم ونقل ونبات: گلبن پرندلعل همی برکشدبسر باران گل پرست همی گستردنثار
فرهنگ لغت هوشیار

ثناگستریدن

ثناگستریدن
ثنا گفتن:
زمین بوس کرد و ثنا گسترید
بدانسان که او را سزاوار دید.
فردوسی
لغت نامه دهخدا

نثار گستردن

نثار گستردن
نثار افشاندن. نثار پراکندن:
گلبن پرند لعل همی برکشد به سر
باران گل پرست همی گسترد نثار.
فرخی
لغت نامه دهخدا

نام گستردن

نام گستردن
عمل نام گستر، شهرت یافتن. مشهور شدن. به شهرت رسیدن
لغت نامه دهخدا